سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکان ما - دکتر غریب


لینک دونی


همفکری
ایساتیس
شهید خیبریان
عسلستان غزل
واژه واژه حرف دل
یه مسافر
صدای عدالت
عکسستان
خانواده
کتابهای استاد مطهری
هیت عاشقان سید الشهداء
پروانه ی مهاجر
قصه گو
پروازدرملکوت (نماز)
یادداشتهای یک معلم/خبرنگار
دلنوشته هایی از سنگ
حاج محسن

تعداد بازدید

v امروز : 1 بازدید

v کل بازدیدها : 190286 بازدید

جستجو در مطالب

مطالب قبلی

دختران ما
کودکان ما
یهودی ها
سفید و سیاه
احترام به یکدیگر
. حکومت عدل علی
. از مطهری بخوانیم
زندگی در کانادا 1&2
زندگی در کانادا 3&4
دیدار با امام زمان(ع)
. دشمن اصلی ما1&2
دموکراسی علی(ع)
. دروغ و کج فهمی ها
. از خاطرات پزشکی من
هالوین و تهاجم فرهنگی
توبه - شعر بازگشت به خود
نیازاجتماعی، ایثار یا عدالت؟
افکار عمومی و اخبار در غرب
ریشه ی بی احترامی به یکدیگر
سیستم انتخاب در جوامع مختلف
خشکه مقدس های جاهل و علی(ع)
بقیه ی آرشیو
درد ملی فکر نکردن
پاییز 1386
زمستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384

آهنگ وبلاگ

84/9/5 :: 9:4 عصر

ده پونزده سال پیش، در ایران یک برنامه ی خارجی دوبله شده دیدم که به عنوان برنامه ی کمدی ،جواب های بچه های مختلف رو به سؤالات خاصی، که خیلی بزرگتر از سنشون بود نشون می داد . جوابها، خوب گاهآ خنده دار بود،چون بچه ها واقعآ نظرخودشون رو می گفتند. از پسر بچه ی شاید چهار یا پنج ساله ای  سؤالی پرسیدند.پسر بچه که با سؤال مشکلی مواجه شده بود کمی صبر کرد وگفت صبر کن فکر کنم...

یادمه که از برخورد پسر بچه خیلی خوشم اومد.برام خیلی جالب بود که بچه ای تو این سن اینطوری برخورد کنه.وقت بخواد که اول فکر کنه بعد جواب بده.

این رفتار منو به فکر انداخت.چطور به بچه با این سن یاد دادن چطوری باید فکر کنه؟من از خاطرات چند نفر شنیده بودم حتی تو دبستان وقتی معلمشون بهشون میگفته به این  سؤال فکر کنید می مونده اند که:« فکر کنیم؟ یعنی  چه جوری ؟!»

جواب این تفاوت رو الان می تونم حدس بزنم.برخورد ما و جامعه ی ما با بچه ها حس خلاقیت و ابتکار رو تو بچه ها می کشه و اونها رو شدیدآ وابسته بار میاره.ما از همون اول فقط با دادن دستورالعمل مثبت و منفی به بچه ها به اونها می گیم عزیزم فکرو اراده  رو من می کنم تو کاریت نباشه فقط گوش کن و انجام بده .« بشین.بخواب .بنویس .دست نزن. لباستو عوض کن.اتاقتو تمیز کن.بیا به مهمونمون سلام کن و...»

اما

اگه بعضی از  این ها تبدیل بشه به برخورد مثبت همراه با آموزش وتلقین اختیار، مسلمآ به رشد شخصیتی بچه ها  کمک کرده ایم:«اگه خواستی میتونی بشینی. می خوای بخوابی؟ هنوز مشقاتو ننوشتی ،کم کم دیر نمیشه ؟اگه دست بزنی چاقو تیزه دستتو می بره. لباست چقدر کثیفه حالا می خوای چیکار کنی؟کی میخوای اتاقتو تمیز کنی؟نمی ایی به مهمونامون سلام کنی؟و...» معلومه که متناسب با هر سنی می شه قالب مناسبی پیدا کرد.

بیایید از همون ابتدا به بچه با عملمون بگیم که اون خودش می تونه برای  مسایلی که درگیرش میشه  راه حل پیدا کنه.روی کمک ما هم می تونه حساب کنه.نه اینکه باید حرف ما رو گوش کنه چون خودش نمیتونه  تصمیم بگیره.

روش حل مشکلات از بزرگترین درسهایی است که هر کس باید یاد بگیره. پس چه جایی بهتر از خانه و چه افرادی لایق تر از والدین برای این آموزش و دادن اعتماد به نفس به بچه ها.بچه هایی که سازندگان فردای جامعه ی مایند.

 

 


84/9/5 :: 12:40 صبح

 

از کتاب هایی که خیلی رو نوع نگرش من تاثیر گذاشته کتب استاد مطهری است.مطهری واقعآ متفکری بود که سؤالات مخالفان رو شجاعانه بازگو میکرد و پاسخهایی در شأن  یک عالم دینی به اونها میداد.هیچوقت نتونستم بفهمم چه کسانی بودند که خیلی تلاش میکردند  برچسب ضاله بودن بر این کتب بزنند ولی نتونستند. چیزی که مهمه اینه که اون کسان هم از سر دلسوزی برای اسلام اینهمه جوش میزدند. 

خداوندا اسلام ما را از دست اینگونه دلسوزانش  نجات بده.

 

 


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

لوگوى وبلاگ

موضوعات وبلاگ

اوقات شرعی

اشتراک در خبرنامه

 

template designed by Rofouzeh