سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خشکه مقدس های جاهل و علی(ع) - دکتر غریب


لینک دونی


همفکری
ایساتیس
شهید خیبریان
عسلستان غزل
واژه واژه حرف دل
یه مسافر
صدای عدالت
عکسستان
خانواده
کتابهای استاد مطهری
هیت عاشقان سید الشهداء
پروانه ی مهاجر
قصه گو
پروازدرملکوت (نماز)
یادداشتهای یک معلم/خبرنگار
دلنوشته هایی از سنگ
حاج محسن

تعداد بازدید

v امروز : 27 بازدید

v کل بازدیدها : 189853 بازدید

جستجو در مطالب

مطالب قبلی

دختران ما
کودکان ما
یهودی ها
سفید و سیاه
احترام به یکدیگر
. حکومت عدل علی
. از مطهری بخوانیم
زندگی در کانادا 1&2
زندگی در کانادا 3&4
دیدار با امام زمان(ع)
. دشمن اصلی ما1&2
دموکراسی علی(ع)
. دروغ و کج فهمی ها
. از خاطرات پزشکی من
هالوین و تهاجم فرهنگی
توبه - شعر بازگشت به خود
نیازاجتماعی، ایثار یا عدالت؟
افکار عمومی و اخبار در غرب
ریشه ی بی احترامی به یکدیگر
سیستم انتخاب در جوامع مختلف
خشکه مقدس های جاهل و علی(ع)
بقیه ی آرشیو
درد ملی فکر نکردن
پاییز 1386
زمستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384

آهنگ وبلاگ

84/10/9 :: 3:39 صبح

یکی از شگفتیها و برجستگیها و فوق العادگیهای تاریخ زندگی علی که‏ مانند برای آن نمی‏توان پیدا کرد همین اقدام شجاعانه و تهورآمیز او در مبارزه با این مقدس خشکه‏های متحجر و مغرور است .
علی بر روی مردمی اینچنین ظاهر الصلاح و آراسته ، قیافه‏های حق به جانب‏ ، ژنده‏پو ش و عبادت پیشه ، شمشیر کشید و همه را از دم شمشیر گذرانده‏ است .
ما اگر به جای اصحاب او بودیم و قیافه‏های آنچنانی را می‏دیدیم مسلما احساساتمان برانگیخته می‏شد و علی را به اعتراض می‏گرفتیم که آخر شمشیر به‏ روی اینچنین مردمی کشیدن ؟ ! از درسهای بسیار آموزنده تاریخ تشیع خصوصا ، و جهان اسلام عموما ، همین‏ داستان خوارج است .
علی خود به اهمیت و فوق العادگی کار خود از این جهت واقف است و آن‏ را بازگو می‏کند . می‏گوید :
" چشم این فتنه را من درآوردم . غیر از من احدی جرأت چنین کاری را نداشت پس از آنکه موج دریای تاریکی و شبهه‏ناکی آن بالا گرفته بود و "هاری " آن فزونی یافته بود .
وای به حال جامعه مسلمین از آن وقت که گروهی خشکه مقدس یک دنده جاهل‏ بی‏خبر ، پا را به یک کفش کنند و به جان این و آن بیفتند . چه قدرتی‏ می‏تواند در مقابل این مارهای افسون ناپذیر ایستادگی کند؟ کدام روح قوی و نیرومند است که در مقابل این قیافه‏های زهد و تقوا تکان نخورد ؟ کدام‏ دست است که بخواهد برای فرود آوردن شمشیر بر فرق اینها بالا رود و نلرزد ؟
اینست که علی می‏فرماید : 
"  غیر از من احدی جرأت بر چنین اقدامی نداشت " .
غیر از علی و بصیرت علی و ایمان نافذ علی احدی از مسلمانان معتقد به‏ خدا و رسول و قیامت به خود جرأت نمی‏داد که بر روی اینها شمشیر بکشد .  علی به عنوان یک افتخار بزرگ برای خود می‏گوید : این من‏ بودم ، و تنها من بودم که خطر بزرگی که از ناحیه این خشکه مقدسان به اسلام‏ متوجه می‏شد درک کردم . پیشانیهای پینه بسته اینها و جامه‏های زاهد مابانه‏ شان و زبانهای دائم ا لذکر و حتی اعتقاد محکم و پابرجایشان نتوانست‏ مانع بصیرت من گردد .
من بودم که فهمیدم اگر اینها پا بگیرند همه را به‏ درد خود مبتلا خواهند کرد و جهان اسلام را به جمود و ظاهرگرایی و تقشر و
تحجری خواهند کشانید که کمر اسلام خم شود
.علی علیه‏السلام روحیه اینها را همینطور توصیف‏ می‏کند ، می‏فرماید :
«  " مردمی خشن ، فاقد اندیشه عالی و احساسات لطیف ، مردمی پست ، برده‏ صفت ، او باش که از هر گوشه‏ای جمع شده‏اند و از هر ناحیه‏ای فراهم‏ آمده‏اند . اینها کسانی هستند که باید اول تعلیمات ببینند . آداب اسلامی‏ به آنها تعلیم داده شود ،مچ دستشان گرفته شود نه اینکه آزاد بگردند و شمشیرها را در دست نگه دارند و راجع به ماهیت اسلام اظهار نظر کنند.» مردمی تنگ نظر و کوته دید بودند . در افقی بسیار پست فکر می‏کردند . اسلام و مسلمانی را در چهار دیواری اندیشه‏های محدود خود محصور کرده‏ بودند . مانند همه کوته نظران دیگر مدعی بودند که همه بد می‏فهمند و یا اصلا نمی‏فهمند و همگان راه خطا می‏روند و همه جهنمی هستند . اینگونه کوته‏ نظران اول تنگ نظری خود را به صورت یک‏ عقیده دینی در می‏آورند، رحمت خدا را محدود می‏کنند ، خداوند را همواره‏ بر کرسی غضب می‏نشانند و منتظر اینکه از بنده‏اش لغزشی پیدا شود و به عذاب‏ ابد کشیده شود . یکی از اصول عقائد خوارج این بود که مرتکب گناه کبیره‏ مثلا دروغ یا غیبت یا شرب خمر ، کافر است و از اسلام بیرون است و مستحق‏ خلود در آتش است . علیهذا جز عده بسیار معدودی از بشر همه مخلد در آتش‏ جهنمند . تنگ نظری مذهبی از خصیصه‏های خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه اسلامی می‏بینیم . این همان است که گفتیم خوارج شعارشان از بین رفته‏ و مرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات‏ همچنان زنده و باقی است.
بعضی از خشک مغزان را می‏بینیم که جز خود و عده‏ای بسیار معدود مانند خود ، همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد می‏نگرند و دائره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال می‏کنند .


از کتاب جاذبه و دافعه ی علی(ع)
نوشته ی استاد شهید مرتضی مطهری

 


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

لوگوى وبلاگ

موضوعات وبلاگ

اوقات شرعی

اشتراک در خبرنامه

 

template designed by Rofouzeh