سلام عليكم برادر هموطن .
بله برادر برادر را راهنمايي مي كند و نسبت به برادرش بي تفاوت نمي تواند باشد .
در حكومت هم نسبت به هم ديگر نمي شود بي تفاوت بود ، چراكه حكومتي نداريم كه در آن دخالتي نداشته باشيم .
چي گفتم ؟ گفتم كه به نظرم شما در حكومت گويا حاكم و محكوم داريد و يكي فقط حاكم است و يكي هم فقط محكوم ؟
در حاليكه چنين حكومتي يافت نمي شود !
آيا شما روي كره ي زمين في زمان هذا يك كشوري سراغ داريد كه حكومتي داشته باشد ؟!
مطلب ديگر كه لازم ديدم بعرض برسانم در رابطه با عنوان مطلب شماست ، شما از تعبير حكومتها استفاده كرده ايد .
بله در طول زمان حكومتهايي مي توان داشت ، ولي اينها هم فقط حاكمانش جا بجا مي شود نه حكم كردنشان .
مثل حكومت پيامبر ، امام علي و امام حسن .
ولي گويا شما در مثلا زمان حاضر انواع حكومتها را در نطر داريد .
بنابراين اول اينكه ما يك حكومت داريم و در ثاني همه در حكومت حاكم و محكومند .
البته اين عرض بنده با مثلا اين چيه دولت هفتاد ميليوني كه در ايران گفته مي شود فرق دارد ، چراكه مثلا بنده در اين حكومت چه نقشي دارم ؟
به بنده چه دخلي دارد كه بقول شما انتقاد كنم ؟ يا بقول بنده نسبت به آن بي تفاوت نباشم ؟
البته بنده نسبت به آن همانطور كه ملاحظه فرموديد بي تفاوت نيستم ، ولي اين فرق دارد با آن كه عرض شد ، كه برادر برادرش را راهنمايي مي كند .
چراكه برادر با مثلا اين چيه شهروند فرق دارد .
يك عرضي هم راجع به تعبير شايسته سالاري شما داشتم كه بماند ، مهم حكم و حكومت بود كه عرض شد .