سلام عليكم برادر .
بله ، ولي قضيه اينه كه از كاري كه ميكنند خبر ندارند و نه اينكه فگر نمي كنند .
براي همين است كه تاكيد مي كنم كه مثلا فكر را با عقل قاطي نكنيم .
خلاصه اينكه يك ذهني گفته مي شود كه ابتدا و انتهايش روشن نيست و براي همين هم هست كه يكي مثلا تجربيست و ديگري مثلا رياضي فيزيك و يكي هم انساني مثلا .
به تعريفي از انديشه كه پرداختم عرض خواهم كرد كه چرامثلا امثال وليد راه بجايي نبرده و نخواهند برد ، امثال وليد يعني همه ي آنها كه غافل از الله هستند كه بدون توجه به او تفكري رخ نمي دهد ، حالا چه واحد اندازه گيري مثل واحد سنجش وليد باشد و چه آنچه كه در به اصطلاح علوم ، چه حوزوي و چه دانشگاهي ، مبناي كار قرار داده مي شود و غافل از اين هم كه ( واحد ) ي را مبنا قرار مي دهند !؟