• وبلاگ : دکتر غريب
  • يادداشت : تواضع يا دروغ!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 20 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    هو الشهيد

    سلام دوست عزيز .

    حرفهاي شما درست . خيلي ها خيلي وقتها مسائل رو با هم عوض مي كنن و اسمي روي كارشون مي ذارن كه اصلا مناسبش نيست . مثلا اين نوع تواضعي كه باب شده در واقع حق با كساني هست كه اين تواضع رو حقيقت ميدونن .

    ولي در مورد دو مطلب پايين تر ......

    حرف شما درست است . ولي به نظر من بهتر است بجاي اين كه بدون در نظر گرفتن مسائل حاشيه اي فقط انتقاد كنيم و ضربه بزنيم ، به فكر اصلاح باشيم .

    شما مي گيد كه ايران مشكل استفاده نكردن از ذهن دارد و تمجيد مي كنيد توانايي هاي كشورهاي غربي رو .

    ولي به اين فكر نمي كنيد كه اين كشورهاي غربي نه تنها 2500 سال درگير حكومت شاهنشاهي نبودن و منابعشون رو از دست نمي دادن كه داشتند از همين منابع ايران تغذيه مي كردند .

    شما به اين توجه نمي كنيد كه بعد از 2500 سال تازه وقتي كشور رو تو دست خودمون گرفتيم و خواستيم بسازيمش دوباره كمر ايران رو شكستند . همشون با تمام وجود و 8 سالي كه كشور ما داشت زير چكمه هاي ستمگرشون له مي شد اونها داشتند (( فكر )) مي كردند ...............

    چه بسا اگر ايران هم موقعيت اونها رو مي داشت الان ابر قدرت جهان بود .

    باز تر فكر كنيد .

    علي يارتون .

    پاسخ

    سلام بسيجي عزيز. به 3 دليل مي توانيد با من مخالف باشيد1-معتقديد فکر نکردن ضربه نمي زند يا 2-فکر مي کنيد کشور ما مشکل بي فکري ندارد يا3- فکر مي کنيد مشکل بي فکري در کشور ما به دليل بي تجربگي است.اگر دليلتان دو دليل اول است که من حرف ديگري با شما نمي توانم داشته باشم.اما اگر دليل سوم است که احتمالآ هم همان است ، جواب من اين است:من حساب بي تجربگي را ازبي فکري جدا مي دانم .من از بي فکري ها شاکي ام. منشآ درد امروزمان اين است که در اين کشور بي فکري، دليل بي لياقتي و عدم توانايي مديريت نيست.همان طور که لياقت و توانايي دليل احراز پست هاي حساس نيست. جنگ و سلطه ي قبلي شاهان نقش شان خيلي کم رنگ تر از اين هاست.درد ما از فکر نکردن است.احتمالآ همين درد را از همان اول داشته ايم که 2500 سال سلطه راهم قبول کرده ايم!برادر عزيز انتقاد کردن را اگر ضربه زدن مي داني در اشتباهي.چاپلوسي کردن و سرپوش گذاشتن ضربه زدن است.انتقاد آغاز اصلاح است.براي مديراني که از شدت تلاش هاي پر شايبه ي به به گويانشان، هم چنان به اشتباهشان ادامه مي دهند انتقاد نعمت است .به شرطي که دلشان براي اسلام سوخته باشد نه دفتر و دستک خودشان. اگر نمونه هاي بي فکري را در جامعه علم کني و بر سر بي فکران بکوبي به اسلام خدمت کرده اي.آن که قدرت فکري مديريت را ندارد و به ناحق به مسندي از مسند هاي کشوري که اسم اسلام رويش گذاشته ايم تکيه زده بايد پايين بيايد حتي اگر پسر عموي حضرت علي ع باشد.اگر بازتر فکر کنيم اسلام را قرباني خودمان نمي کنيم.