سلام عليكم .
شايد روضه خوان چندان خوبي نبوده ام كه مطلب را آنگونه رسانده ام .
بعلاوه همانطور هم كه به شما رسانده باشم نيز باز ( خبر گير ) از كوفه ي ( من ) را چرا به عقل سپرده نشده ؟ چرا به دل ؟ آيا نشنيده ايد كه به امام گفته شده باشد كه : دلهاي مردم كوفه باشماست ولي شمشير هايشان نه ؟
ضمن اينكه روضه ي بنده اين هم مي توانست باشد كه نماينده ي امام در ( من ) . مثل حضرت مسلم به نمايندگي امام . مثل همين جانشين امام غايب .
: حجت ظاهر و باطن را شنيده ايد ؟ حجت باطن عقل گفته شده يا دل ؟
بله بنده هم قبول دارم كه در غيبت عقل ، دل هم مي تواند جانشين باشد ، همانطور كه وزيرش مي تواند و اولي ترست به دل هم ، يعني فكر .
: ( چراكه ) قضيه فقط قضيه ي عقل و دل نيست در ( من ) كه ، غير از فكر هم حس هم دارد ( من ) .
راستي شما ( من ) را بعد از اين اعضاي حسي چگونه ( مهندسي ) مي فرماييد .
مثلا اين عرايض بنده كه پيش چشم ( يكي از همان اعضاي حسي ) قرار دارد بعد چشم كجا قرار دارد ؟ بعدش ؟ عقل و دل را در همين مثال يك بار و فقط هم يك بار براي خود و بنده هم بفرماييد مطلب روشن مي شود .
شب بخير و فعلا خدانگهدار .
البته شب به افق ما و دم غروبي شما .