سلام عليكم و تقريبا صبحتان بخير .
در مطلب ضمن آرزوي ( سيستم بازرسي ) ميان حرف و عمل به آن يا بقول بعضي عمل و بعد حرف از آن ويا عمل به ( ؟ ) ! فرقي قائل شده ايد كه بنده فعلا اين فرق ندارم و فقط مي خواستم نظرتان بپرسم كه آيا مقصود از عمل مثل مثلا عمل عضوي از اعضاي حسي مي باشد ؟
: ( چراكه ) تا مثلا دو چشم يا دو گوش و يا هر يك از اعضاي حسي ما مثلا : ( متمركز ) نشوند تحت حس مربوطه نه تنها قادر به كاري نيستند ، بلكه بي خبرند كه چه بكنند و براي چه و : ( كي ) ؟ كه در متن نويسنده - صداي عدالت _ از آن تعبير به مثلا : ( لله ) كرده بودند .
اين نكته را در هر حركتي كه در جامعه از آن نام برده شود بوضوح مي توان مشاهده كرد .
مثلا كي به عراق كه خود متجاوز به ايران ، كويت ووو بود حالا تجاوز كرده ؟
آيا يكي از مثلا نيروهاي مثلا آمريكايي ؟ يا ( مجموعه ) يا به تعبير رسايش ( واحد ) ي كه از ان تعبير به نيروهاي متجاوز مي شود ؟ حالا فقط آمريكايي باشد يا انگليسي در اين مجموعه جاي ميگيرد بماند .
آخه ديشب در يادداشت روز روزنامه ي كيهان صبح امروز خواندم كه آمريكا از سربازان كشور ديگري هم دارد استفاده مي كند در اين كار يا ( عمل ) ش .
خب در اين صورت اين سربازان هم به ( مركز ) يت همان كه ( امام ) اين كارست در آمده اند ، حالا اين كه ( ائمه الكفر ) است و ( پوشش ) داده اينها را هم ، آمريكاست يا خود اين را هم يكي ديگر پوشش مي دهد بماند ، ( چراكه ) گويا نويسنده
_ صداي عدالت _ نمي گويد ( يعني حرفش را نمي زند كه به آن حرف عمل كنيم ) كه نگاهمان را متمركز كنيم به ( آن ) كه تجلي مي كند در اين تجاوز ، بلكه همانطور كه در پيام قبلي هم بعرض رسيد ، فرموده اند :
كه ( تجاوز هم ) ، متمركز و متجلي نيست فقط در شخص رهبري ( ش ) ... .
بگذريم ، ممنون از حذف آن علامت كه به آن : ( وسيله ) توانستم ارتباطي برقرار كنم .
سلام ما را به خانواده برسانيد و التماس دعا پس از نماز صبحتان .
با اجازه فعلا خدا نگهدار .