سلام عليكم .
ببينيد دكتر جان ، قضيه ي علم يا دانش گرفتن از ديگران ولو منافق هم كه متذكر شده ايد ومثلا طلب علم ولو از سين كه گفته شده از چين هم فرق دارد با اين كه ما روش حالا رژيم غاصبي مثل اسرائيل كه نه حتي بقول شما مردمي ترين حكومت را پيش بگيريم يا ، : ( چراكه ) حرف از درس آموزي كه نيست كه بقول شما دستكم از اسرائيل پند بگيريم ، بلكه حرف از علم يا دانش است و نه حتي معرفت يا شناخت ، چه رسد به روش حكومت كردن .
يعني شما به تعبير ( علم ) در سندي كه مقصود نظرتان است بيتر دقت بفرماييد .
ديگر اينكه در پاسخ شما مثلا منطق ايشان را مثال زده ايد ، در حاليكه پيش اين مثال معصوميت آنها را اگر كلا نفي نفرموده باشيد دستكم زير سوال كه برده ايد !؟
خب ، اين شامل معصوميت منطقشان نمي شود ؟! يا اينكه مثلا صرف نظر از منطقشان فرموده ايد ؟ خب ديگر از چي صرف نظر فرموده ايد ؟
مي بينيد كه شما يك جا از آنها حرف مي زنيد و جاي ديگر از چي ؟ اين روشن نيست در فرمايشات شما .
همين روش را در انتقاد از كشور خومان هم داريد .
يعني يكجا مثلا حكومتش را اسلامي مي فرماييد و در جاي ديگر حتي مثل مثلا حكومت مردمي كانادا بلكه رژيم غاصبي مثل اسرائيل هم نمي فرماييد .
براي اصلاح خود ما نه تنها نيازي به درس آموزي هم از آنها كه نظر شما را جلب كرده اند نداريم ، بلكه اگر بقول شما از آنها پيروي كنيم كه اين را شما نمي خواهيد ؟
ما براي اصلاح خود نمونه داريم و از قضا معصومش را هم ، مثلا حكومت پيامبر ( ص ) ، حتي خلافت امام علي ( ع ) و همين خروج امام حسين (ع ) .
تازه اگر هم نداشتيم باز هم عقل حكم نميكرد كه مثل مثلا كانادا هم رفتار كنيم چه رسد به اسرائيل غاصب و منطق غاصبانه اش هم .
ممنون مي شوم كه اگر زحمت كشيده و نسبت به اين عرايضم ملاحظه ي بنده را نفرماييد و اگر اصلاح فرماييد كه لطف فرموده ايد و مديونتان خواهم شد .
بااجازه فعلا خدانگهدار .